چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

فاصله حجم مرا میخورد

من در فاصله زارم

من از فاصله بیزارم...


نوشته شده توسط تو

گل بهار نارنج بی بو با درد حتی اگر بی ربط

مثل چکاندن نارنج به روی زخم... 

 

نوشته شده توسط تو

چه ابلهانه...

گذشته ها تمام دنیا را بر سر ما خراب کردند و ما هنوز برای گذشته های از دست رفته میجنگیم... 

 

نوشته شده توسط تو

حتی اگر حروف اسمت در ذهنم رژه بروند

و من چقدر لذت میبرم وقتی میبنم تو از همه زندگیش پاک شده ای...


نوشته شده توسط تو