چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

باید یرم بگم غلط کردم، اشتباه کردم، دیگه تکرار نمیکنم

من امروز به طرز وحشیانه ای وارد مرز های خصوصی، خیلی خصوصی، خیلی خیلی خصوصی یه آدم شدم و به شدت و به شدت و به شدت ناراحت و عصبیش کردم و  الان مستاصلم که این چه گُهی بوده که خوردم...


نوشته شده توسط تو

دیگران همیشه آزاردهنده هستن

موظب دیگران باشید؛

دیگران آدم رو به لجن میکشن

نگران میکنن

متزلزل میکنن

تحقیر میکنن

سرکوب میکنن

دیوانه میکنن

به جهنم میفرستنت

اذیت میکنن

و....


نوشته شده توسط تو