چرا آدما فک میکنن وقتی باید توی خونه بمونن که حالشون بده...؟
نوشته شده توسط تو
بدانید و آگاه باشید که مدتهاست زبانم ارتباطش را با مغزم قطع کرده.
نوشته شده توسط من
بعضی از آدما با افکار مریضشون میتونن یه حس ساده تو رو به لجن بکشن...
نوشته شده توسط تو
بعضی مسائل رو اگه زیاد کش بدین دیگه به درد نمیخوره و از بین میره. همه مسائل رو به اندازه کش بدین. اصلا بعضی چیزا رو کش ندین...
نوشته شده توسط تو
دقیقا چیزی رو جلوی غریبه ها میگه که حتی توی خلوتم نباید کوچکترین اشاره ای بهش کنه...
نوشته شده توسط تو
وقتی میدونید یکی آماده گریه کردنه و نمیخواد گریه کنه، حتی حالشم نپرسید...
نوشته شده توسط تو
آدما دیگه وقتی نمیتونن هیچ رقمه وارد مرزات بشن کارای عجیبی میکنن.
مثلا وقتی تنها توی اتاق نشستی و دلت نمیخواد هیچ برقی روشن باشه به یه بهانه ای میان توی اتاق برق رو روشن میکنن یه کار الکی انجام میدن بعدم که میرن بیرون در رو پشت سرشون نمیبندن...
نوشته شده توسط تو
زخم زبان نیمه شرجی آدمها...
نوشته شده توسط تو
من وقتی کف جاده اتاقم خوابیدم، غسل میکنم...
نوشته شده توسط تو
برای پریدن از اینجا لازم نیست دستهایم را بگیری، همین که چشم هایم را بگیری کافیست...
نوشته شده توسط تو
من داشتم میریختم که ناگهان آن پایین ها گره خورد.
من آرام شدم...
نوشته شده توسط تو
وقتی مرا به آتش میکشی، بس که یخ زده بودم آب میشوم، نمیسوزم...
نوشته شده توسط تو
زندگی انقدر غم انگیز هست که ما نخوایم غم های جدید رو توش جستجو کنیم...
نوشته شده توسط تو