چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چندی پیش

من رفته بودم به مرداب

در قعر یک دره فرو رفته بودم

در زشتی ها,لذتها

من به دنبال هوای نفس رفتم

تا شهوت,تا ته هم آغوشی ها....


نوشته شده توسط تو

نظرات 56 + ارسال نظر
امیر علماء شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:31 ق.ظ http://vlife.blogsky.com/

نظری ندارم!

دلارام شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ http://delaram360.blogsky.com

حالا کدام بهتر بود
اینکه می ماندی
یا
اینکه بازگشتی

اینکه نوشتم...

فرخ شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:17 ب.ظ http://chakhan.blogsky.com

از قدیم گفتند : نرود میخ اهنی در سنگ!
چی بگم؟ فایده ای نداره!

شایدم فایده داشته باشه...

دایی یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 ب.ظ http://flex.blogsky.com

خوش گذشت؟

لابد گذشته...

کهربا سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:18 ب.ظ

بعضی وقتا لازمه

بله گاهی لازمه...
مرسی از همراهیتون....

لیلی چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ق.ظ http://a3-delll.blogfa.com/

آره! چندی پیش هم دل من یه روز به دریا زد و رفت....

الان جز دل زدگانید...؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد