ذهن انسان ناشناخته های زیادی دارد.
ممکن است آدم در ذهنش فکر کند همیشه چند نفر هستند که تعقیبش میکنند. کسانی که از تمام احوال آدم خبر دارند و این خیلی وحشتناک است که تنهایی تفکر را از آدم سلب کنند. این یک نیاز است.
انسان اگر نتواند فکرش را برای خودش مجرد داشته باشد و همه ابعاد فکرش عیان شود دیگر انسان نیست و زندگی هم برایش امکان پذیر نخواهد بود...
نوشته شده توسط تو
خیلی موافقم
دقیقا چقدر...؟
دردسری که گفتی رو دارم حس می کنم این روزا ..
وحشتناکه کوریون...
بخش عمده ای از عمر چنین انسانی تو فرار میگذره...
نه یه چی دیگست...
سالی یه بار حست میاد به وبلاگ خواننده هات سر بزنی نه :)
عکس بهت تقدیمیدم بیا ببین
باشه...مرسی.
«انسان تنها موجودی است که نمی خواهد آن چه هست٬باشد»و گر چه این شعار اگزیستانسیالیستی٬روشن است٬اما از طرفی انسان تنها موجودی است که می خواهد آن چه را که نیست بشناسد.تنها انسان است که می تواند نیستی را وارد هستی کند.نیستی نبود بود هستی است.زیرا هستی یک نیستی بزرگ در قیاس با هستی خود و یک هستی ناچیز در قیاس باهستی نیستی است. و از این روست که ناشناخته ها اقلیم وسیعی از سرزمین شناخت را اشغال کرده اند.
«از آن بخش از وجودت که خودت نمی شناسی اش دست بر ندار»آن بخش از وجودت را که هست و هست٬ را سوراخ کن تا آن بخش از وجودت که هست ولی نیست به آن بخش از وجودت که هست و هست سر ریز شود.هستی تو باید تکه های نیستی ات را گاز بزند...تو همواره نیستی...و برای فرار از این نیستی باید هر چه بیشتر این نیستی را داخل هستی ات کنی تا نگذار ی که نیستی هستی تو را ببلعد...«بشو آن چه هستی»مغزت را بگذار درون دیگ نیستی تا بجوشد...نیستی ات را بخور...بشو آن چه نیستی...آن وقت تو دیگر تنهایی...
فکر کردن یه چیزه که همه کم و بیش انجامش میدن...
من ترسم از نتوانستن طی کردن فاصله عقل با کلامه...
میفهمی ؟
نتونی فکرت رو به حرف تبدیل کنی زجر آوره...مث بچه ای که درد داره و نمیتونه بگه چشه...
اوهوم میفهمم...
اول شناختههای ذهن آدمو بشمر ببین به دو میرسی. ذهن آدم کلا ناشناسه حتی برای خود آدم.
اون کابوسی رو که مجسم کردی مرضه، یه مرض خطرناک. فیلم ذهن زیبا بر همین اساس ساخته شده تقریبا.
خودت مرض... :)
من یکی دارم که همیشه دنبالم است. حتی توی خواندن و نوشتن و عکس دیدنم هم سرک می کشد. اما با شعور تر از آن حرف هاست که فکر می کردم. نه خبری می دهد و نه نظری. فقز یک وقت هایی مانع کار هایی می شود که دوست ندارم.
لابد الان باید بگم خوبه...
واقعاً همینطوره ...
مثل من تو این روزا
همه اینجورین گویا...