چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

مسابقه ای بس جوانمردانه ...

مدتی است چیزی مرا نمیخنداند 

 طنزم هم نمیاید  

شوخی ام هم نمیگیرد  

و دیگر لبخندم نمیشیند  

جایزه ای در نظر گرفته ام برای کسی که مرا واقعا بخنداند  

 

نوشته شدم توسط من

نظرات 54 + ارسال نظر
دلارام یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:19 ب.ظ http://delaram360.blogsky.com

در این مورد بهتر با دقلک ببخشید همون دلقک صحبت کنی

دلقک که خودش اصلا خنده نداره آخه
ولی میتونیم با اون سوژه هایی واسه خندیدن پیدا کنیم

عاطفه یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ http://www.ateeat.persianblog.ir

سلام به روزم
کمی طولانیه اما به خوندنش می ارزه
منتظرم دوست من
فکر نکنم خنده دار باشه اما باز به خوندنش می ارزه

حتما میام میخونمت

مژده یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:18 ب.ظ http://www.fasle-sardd.blogfa.com

جایزه چیه؟
بگو ببینم اصلا ارزشش رو داره خودمون رو به آب و آتیش بزنیم؟!!

حالا نمیشه شما مرامی مارو بخندونی؟؟؟

آلن یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:52 ب.ظ

جایزه ش چقدره ؟
ببینم می صرفه بخندونمت یا نه.

الان باید بگی این حرفا چیه . اصلا قابل شمارو نداره نه اینکه سریع بری سراغ قیمت و این حرفها

تو یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:57 ب.ظ

احتمالا یکم جنم میتونه تو رو به خنده بندازه بینهایت...نه در اون حد که من میخوام...مقدار کمترش هم واسه تو جواب میده... :)))))

آخ گفتی
دارم میمیرم واسه یه تیکه جنم

pink یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:08 ب.ظ http://www.togetherlife.blogsky.com

منم خندم نمیاد پس نمیتونم جایزرو ببرم

تو میتونی ...

یه ضعیفه یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:25 ب.ظ

جایزت ارزونیه خودت

حالا چرا انقدر با حرص؟؟؟؟؟

یک جهان سومی یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:24 ب.ظ http://gerdane.blogsky.com

منو نگاه :

دالی :

خندیدی؟

خداییش خیلی بی مزه ای

فرشاد یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:30 ب.ظ http://www.tir-khaneh.blogsky.com

جایزه رو دو برابر کن...
آخه منم آنتی خنده هستم و بودم

شوما بخندی کلاس کاریتو از دست میدی پس تلاشی واسه این کار نمیکنم

آغازی دیگر یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:28 ب.ظ http://start2.blogsky.com

به علت خیس بودن مبل و فرش و صندلی مجبور شدم پا در هوا روی 4 پایه پلاستیکی بشینم و لپ تاپ عزیزو رو پاهام بزارم و بعد از کار بیرون و خرید و خونه تکونی و با وجود بی نهایت خستگی بخونم که تو طنزت نمیاد.
جان خودم منم طنزم نمیاد

کلا دیگه آدما زیاد طناز نیستن

یک جهان سومی یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ http://gerdane.blogsky.com

اینو که میدونستم. یه چیز قشنگتر بگو ....

اوه اوه نمیدونستم اینجایی

خیلیم با مزه ای

ساناز دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ق.ظ http://www.sanaz-best.blogfa.com

اتفاقا منم خیلی وقته خنده ام نمی گیره،خیلی مهم نیست

اما واسه من مهمه

پفک نمکی مینو دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:32 ق.ظ http://www.samaneee.persianblog.ir

چرا این همه چیز خنده دار هست ،،این همه آدم نادون از صبح تا شب به پست آدم میخورن که میتونی واسه حماقتای هر کدومشون یه عمر بخندی!!!!

آفرین خوشم اومد از این طرز فکرت
اما پفک نمکی اصلا دوست ندارم

صبا دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 ق.ظ

دیگه جایزه هم فایده نداره کسی نمیتونه کس دیگه ای رو بخندونه چون همه خودشون مثل تو شدن

الان که دارم فکر میکنم میبینم اون قدرام بی سوژه واسه خندیدن نیستم . بقیه رو بفرست پیش من

من خودم نیستم... دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 ق.ظ

جایزه شو بگو ببینم میصرفه یا نه!

شوما بخندون یه کاری میکنم ضرر نکنی

الیکو بانو دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 ق.ظ http://www.elikobanoo.blogsky.com

برو تو آیینه یه نگا به قیافه ی آویزونت بنداز لبخندت میاد . جایزشم بده به آیینه ...

الان باید بخندم یا همون موقع؟

فرداد دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:15 ق.ظ http://ghabe7.blogsky.com

سلام
کتاب مردی که می خندد اثر ویکتور هوگو رو بخون...

حتما
خوبی راستی؟

یه ضعیفه دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ب.ظ

سلام
خیلی دوستت دارما
حالا بخند
گوگولی گوگو
بخند
نازی
خندیدی
الهی من قربونت برم
آدم کنار یکی مثله سعیده بانو باشه معلومه که به وعض تو دچار میشه

هی گوش کن: اسم ((تو)) رو هر کسی نمیتونه بیاره...حواستو جمع کن...

الیکو بانو دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:01 ب.ظ http://www.elikobanoo.blogsky.com

تو که میگی هیجوره نمیخندی . الان یعنی خندت میاد ؟ اون موقع بزن زیر خنده

همین الان یهو خندم اومد. بخندم؟

نعیمه دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:12 ب.ظ http://www.afterborn.blogsky.com

اینجوری که نمی شه.باید حضوری باشه تا بتونم بخندونمت

نه دیگه در اون حد!!
مطمئنی میتونی؟

خاتون دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:46 ب.ظ http://ghadamhayelarzan.blogfa.com

غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی
راننده میگه من که چیزی نگفتم ، غضنفر می گه بعدا که می گی

خاتون دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:47 ب.ظ http://ghadamhayelarzan.blogfa.com

غضنفر به زنش میگه مهرتو بذار اجرا بریم خونه بخریم

خاتون دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:48 ب.ظ http://ghadamhayelarzan.blogfa.com


میدونی غضنفر چه جوری گوسفنداشو میشمره؟
پاهاشونو میشمره تقسیم بر چهار میکنه

عجب احمقیه

خاتون دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:50 ب.ظ http://ghadamhayelarzan.blogfa.com

به غضنفر میگن بنی آدم اعضای یکدیگرند یعنی چی؟ میگه یعنی خواهرت جیگر منه

هه

خاتون دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:52 ب.ظ http://ghadamhayelarzan.blogfa.com

اگه با اینا نخندیدی دیگه نمی دونم چی کار کنم

چرا خندیدم عزیزم

یه ضعیفه دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:02 ب.ظ

هه هه هه
=))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
برم از تو اجازه بگیرم واسه به زبون آوردن اسمش

نه
در این مورد باید از من اجازه بگیری

بهار دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:05 ب.ظ http://zendanebihesar.blogsky.com

اگه بلد بودم دریغ نمیکردم جایزه هم نمیخواستم

یاد بگیر لازمت میشه ها

فرداد دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:07 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

من خوبم...یعنی راستش...خوبم.
"تو "و "من"چطورن؟

تو و من هم خوب نبودن اما خوب شدن

یه ضعیفه دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:14 ب.ظ

مطمئنی از تو باید اجازه بکیرم
تو نیاد چیزی نگه ... اون موقع است که حالتو می گیرما

بچه مگه شووووهرشی که می گی باید از تو اجازه بگیرم ؟

اشکال نداره اجازه می دی هر چن هفته یک بار ما اسم تو رو به زبون بیاریم منظورم همان ... بانو هس

نه

نیکو دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:24 ب.ظ

ااااااااا واقعا ؟ خب فکر طنز نباش بهتره یه سمنو بخری از همونایی که توش خاک میریزن بعد تودهنت زبر میشن وقتی داری میخوری مثل همون شیره ها دیگه نه ؟

وااای یاد بد چیزی انداختی منو ...

سیگاری دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:47 ب.ظ http://30gari.blogsky.com

بیا قِل قِلَکِت بدم ٫ بخندی...بدش یه پارچ آب یخ بریزم روت ٫ سنگ کوب کنی که دیگه هوس خندیدن نکنی!!!

میشه منو نخندونی؟؟؟؟؟ ولی تصور اینکه یه روز تو بخوای اینجوری منو بخندونی خنده داره

یه ضعیفه دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:24 ب.ظ

بی ....

بذار سر فرصت شکایتتو به تو می کنم

بی چی؟

بی سرزمین تر از باد دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:03 ب.ظ http://bisarzamintarazbad.blogsky.com/

می خندم تمام بغض هایم را به قهقهه ی معکوسی که هق هقانه می گذرد...

آفرین این خیلی خوب بود

حسین رها دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:14 ب.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

حق داری خب..چیزی خنده دار نیست الان.

خوب دیگه نیست دیگه

دون ژوان دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:59 ب.ظ

من می تونم. به شرطی که جایزه اش کلفت باشه.

تو مارو بخندون جایزه ای بهت میدم که راضیت کنه

zeinab سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ق.ظ

برای خندیدن محتاج دیگرونی!


یه روزی می رسه که واسه چیزای خیلی مهمتری محتاج بقیه میشی! اون موقع به این روزات انقد می خندی که ...


!

اما چیزی مهمتر از خندیدن هست؟ خنده باشه یعنی همه چیز هست

فرخ سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ق.ظ http://chakhan-2.blogsky.com

مطمئن باش اگه الان در برابرت بودم و بهت زل میزدم
تا بیست و چهار ساعت قاه قاه میخندیدی ... اما حیف که نمیشه!
من در این امور تبحر زیادی دارم ...

عکست جواب نمیده تو این زمینه؟؟؟ دیدار غیر حضوری

روشا سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:03 ق.ظ http://iron-pixell.persianblog.ir/

با طنز تلخ و تلخند شروع کن کم کم یخت آب میشه عزیز ...

طنز های تلخ خیلی خیلی با احساسات آدم بازی میکنن

pastel سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:06 ق.ظ http://hb-20.blogfa.com

تا عاقل دلیلی برای خندیدن پیدا کند
دیوانه هزار بار خندیده است!

برای خندیدن دیوانه میشوم

محمد سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ق.ظ http://www.shanc.blogsky.com

سلام
خوبی؟
آپ کردم!
اتفاقا منم همینجوری شده بودم
بعد بیخیال شدیم و با یکی از بچه ها شروع کردیم به چرت و پرت گفتن درباره ی همه چی!
الان با هم به شکاف دیوارم میخندیم با هم!

گاهی واقعا شکاف دیوار خنده دار به نظر میاد
سلام
خوبم

یک بی شعور فهیم سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:18 ق.ظ http://apercipientbrutish.blogsky.com/

می خندی . دیر یا زود . بی جایزه .

حسین رها سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:14 ق.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

یه پست گذاشتی همه رو به چرت و پرت گویی وا داشتی.همه دارن تلاش میکنن بخندی.واسه همین دوستای خوب بخند.

هرکی چرت تر بگه بیشتر دوسش دارم

یه ضعیفه سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:57 ق.ظ

بی معرفت ... بی عاطفه ... بی احساس ...

ای بابا ضعیفه بیخیال

یه ضعیفه سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:39 ب.ظ

به شرطی بیخیال میشم که بخندی
حالا بخند
دوس دارم مثه یه نوزاد که وقتی دس به لباش می زنی قهقه می زنه
قهقه بزنی


بوس
جون شوهرت یه لبخند بزن

نعیمه سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:50 ب.ظ http://afterborn.blogsky.com

آره , قول می دم بخندونمت.

سیب سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:03 ب.ظ http://sibeleila.persianblog.ir

حالا حتما باید بخندی؟
اینقدر بدم میاد از این دخترایی که همش می خندند
یه کم سنگین باش
ملت هم نذار تو معذوریت

پری چهره کاتب سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ

خدا نکنه بپکی
یعنی منفجر بشی رفیق من

leyli سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:45 ب.ظ http://kavire-teshne.blogsky.com

fekr mikardam faghat man injooriam!!!merC k behem sar zadio nazar dadi.bazam bia,webe ghashangi dari

فرناز چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:01 ق.ظ http://www.charkhrisak.blogfa.com

جایزه نمیخوام
وقتی خودم خندیدن یادم رفته نمیتونم کمکی کنم بهت رفیق

مهرنوش چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:51 ق.ظ http://kochneshin.blogsky.com

...یک روز به تو می گن معجزه کن می گه :چی کار کنم ؟ میگن بخند...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد